خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: «فردوسی هویت ملّی را بر مبنای فرهنگ قوم و داستانهای حماسی و اساطیر مشترک آنان که در روح و روانشان چنگ انداخته، تارهای دلشان را میلرزاند استوار کرد و اگر هم زبان به ذکر معایب و مثالب تازیان گشود، وجهۀ همتش همواره فرهنگی بود نه سیاسی و مرامی.» این جملات سخن جلال ستاری است، روانشناس، اسطوره شناس، مترجم، منتقد و پژوهشگر.
اهمیت داستان و روایت در شکل گیری هویت انسان بر کسی پوشیده نیست، و میتوان گفت از وقتی مغز انسان هوشمند هوشمند توانایی انتزاع پیدا کرد، مرحله ای تازه در رشد بشر آغاز شد. همین روایتها در عین حال هم پایه و هم نشاندهنده سیر رشد بشر و درک او از طبیعت و رخدادهای جهان اطرافش است، جایی که اساطیر از آن برخاسته اند. برای مطالعه در حوزه اساطیر و داستانها و البته هنر نمایش، نمیتوان کتابها و ترجمه های جلال ستاری را نخواند؛ که امروز سالروز درگذشت اوست.
جلال ستاری اسطوره شناس، مترجم، منتقد و پژوهشگر که متولد ۱۴ مرداد ۱۳۱۰ در شهر رشت بود، در سوئیس در رشته روانشناسی تا مقطع دکتری تحصیل کرد و شاگرد پیاژه نیز بودرویکرد او فراتر از روانشناسی فردی و متمرکز بر روانشناسی جمعی و شناخت تأثیر مثبت یا منفی کهن الگوها و اسطورهها و افسانهها در ناخودآگاه جمعی است، و همین دلیل علاقه او به کارل گوستاو یونگ است. او ۹ مرداد ۱۴۰۰ درگذشت.
ستاری بیش از ۶۰ سال در حوزه افسانه شناسی، ادبیات نمایشی و تئاتر و روانشناسی و نقد فعالیت کرد و حاصل آن بیش از ۱۰۰ جلد کتاب تالیف و ترجمه در زمینههای افسانهشناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی است. در دهه پنجاه که او کار ترجمه را آغاز کرد، آثار اندیشمندانی چون کارل گوستاو یونگ، گاستون باشلار، آنتونن آرتو، جرج دومزیل، میرچا الیاده، ولادیمیر پراپ و… برای اولین بار به جامعه پارسی زبان معرفی میشدند؛ آثار او پیوندی است بین حوزه روانشناسی، تئاتر و نمایش و اسطوره و افسانه شناسی.
وی در سال ۱۳۸۴ نشان فرهنگ و هنر را از وزارت فرهنگ فرانسه را دریافت کرد. همچنین جایزه ای به نام او به پژوهشگران حوزه نمایش اهدا میشود که برندگان آن عبارتند از: رقیه بهزادی، سودابه فضائلی، علیرضا مشایخی و گئورگ نوسبامر و حسین اسماعیلی، پرویز ممنون، حمیدرضا اردلان و ژاک ترودو، بهرام بیضایی، پیتر شومان، نینا مالیکوا و جمشید ملک پور.
او در بخشی از کتاب هویت ملی و هویت فرهنگی مینویسد: «به اعتقاد من اگر میراث تاریخی مشترک، یعنی داستانها و افسانهها و اساطیر و حماسهها و سنن و خاطرات خوش و ناخوش و احساسات و علائق عاطفی مشترک و توجه مستمر نفس به آن میراث و سنن و اساطیر موضوعیت داشته باشد، هویت ملّی برتر از هویتهای قومی چندگانه خواهد بود و وحدت ملّی به سبب وجود چند قومیت سست نخواهد شد، البته به شرطی که فرهنگ و قوم و فرقۀ مذهبی و سیاسی و ایدئولوژی و قشر و طبقۀ اجتماعی خاصی، منحصراً قدرت را قبضه نکند و با خودکامگی و زورگویی و سلطهجویی و برتریخواهی، آزادی و احساس همدلی و همدردی و همبستگی و امکان همجواری و همکاری و همزیستی را از بین نبرد.»
جلال ستاری چند روز مانده به ۹۰ سالگی به علت سکته مغزی در منزل خود درگذشت.