به گزارش ایسنا، امروزه یکی از مهمترین تهدیدها و نگرانیها برای کودکان بحث فضای مجازی و دسترسی و عادت کودکان برای ورود و وقت گذراندن در این دنیای غیر واقعی اما تاثیرگذارتر از دنیای واقعی است. تهدید کودکان در شبکههای اجتماعی در حال تبدیل شدن به بحران است و انکار ناپذیر! در این خصوص و در ادامه سلسله مقالات مرتبط، پژوهشی از گروه شورای بوستون برگزیدیم. این مقاله توسط دیوید پانهانس، لیلا حوتیت، شعیب یوسف، تئو بروارد، خانم علا م. الفاضل، و خانم بسما اچ الشعلان نوشته شده که در ادامه میخوانیم:
خطراتی که کودکان در فضای آنلاین با آن روبرو هستند در حال افزایش است و پاسخهای فعلی تقریباً کافی نیستند. رفع مشکل نیازمند یک استراتژی جامع جهانی است.
با دسترسی آنلاین تقریباً در همه جا روی رایانهها، تلفنهای هوشمند، تبلتها و سایر دستگاههای تلفن همراه، تقریباً همه کودکان زیر ۱۲ سال اکنون کاربر اینترنت هستند. از آنجایی که این کودکان بیشتر و بیشتر وقت خود را به صورت آنلاین میگذرانند – روندی که از زمان شروع همهگیری کووید-۱۹ سرعت گرفته است – خطرات سایبری که آنها با آن روبرو هستند، مانند اخاذی آنلاین، محتوای نامناسب و اعتیاد دیجیتال، بدتر میشود.
تلاشها برای پاسخگویی با افزایش آگاهی و اقدامات حفاظتی در حال افزایش است، اما تقریبا کافی نیست. حفاظت از کودکان در فضای مجازی موضوعی فوری است که نیاز به توجه فوری و پاسخهای هدفمندتر از آنچه تا کنون دیدهایم دارد.
با توجه به شدت این مشکل، BCG موسسه مطالعاتی مشورتی بوستون به بررسی آسیبپذیری آنلاین کودکان در مناطق مختلف پرداخت. ما میخواستیم بدانیم که کجا و چرا حفاظت وجود ندارد یا از بین میرود، عوامل مؤثر بر واکنش جهانی به مشکل، و راهحلهایی که ممکن است مناسب باشند. برای پاسخ به این سؤالات، BCG بررسی کاملی از تحقیقات موجود در مورد تهدیدات سایبری برای کودکان انجام داد و آن را با یک نظرسنجی جهانی از ۴۱۰۰۰ والدین و کودکان تقویت کرد.
تحقیقات ما نشان داد که:
تهدیدهای آنلاین بومی هستند و تعداد قابل توجهی از کودکان را تحت تأثیر قرار میدهند. علاوه بر این، چندین مشکل حل ناشدنی به احتمال زیاد، بحران را در آینده نزدیک تشدید خواهند کرد.
بیشتر برنامههایی که با تهدیدات سایبری سروکار دارند، بر یک جنبه از موضوع کلی تمرکز دارند – به عنوان مثال، سوء استفاده جنسی آنلاین. هماهنگی بین این برنامه ها باید در مناطق و دولت ها بهبود یابد تا تلاش های تکراری کاهش یابد و نتایج بهبود یابد.
هر چند یک جنبه روشن وجود دارد. بر اساس دادههای نظرسنجی ما، تصویر گستردهتری از میزان خطرات فضای مجازی برای کودکان در حال مشاهده است – و طرحی برای تبدیل قلمرو آنلاین به مکانی امنتر برای کودکان در حال ظهور است.
طیف وسیعی از تهدیدات
نتایج نظرسنجی ما نشان میدهد که ۹۳ درصد از کودکان ۸ تا ۱۷ ساله در اینترنت هستند. قابل توجه است که تقریباً از هر چهار پاسخ دهنده، سه نفر گفتند که حداقل یک تهدید سایبری را تجربه کردهاند. (شکل ۱ را ببینید.)
با وجود فراوانی چنین تهدیداتی، بیشتر حوادث گزارش نمیشوند. تنها حدود ۴۰ درصد از والدین گفتند که فرزندانشان در مورد محتوای نامناسبی که در فضای مجازی با آنها مواجه شده بودند ابراز نگرانی کردهاند. بیش از ۸۰ درصد از کودکان گفتند که در آن شرایط برای کمک به والدین خود مراجعه نمیکنند. این نشان میدهد که ممکن است موانع خاصی وجود داشته باشد – مانند عدم اطمینان در مورد تهدید آنلاین یا احتمالاً ترس از صحبت کردن – کودکان را از گزارش تهدیدات سایبری باز میدارد.
بنابراین، دقیقاً چه چیزی یک تهدید را تشکیل میدهد؟ امروزه، بحثهای مربوط به امنیت آنلاین کودکان – و برنامههایی که تلاش میکنند به این موضوع بپردازند – به شدت به سمت خطرات سوء استفاده جنسی آنلاین از کودکان و (تا حدی کمتر) در مورد قلدری سایبری گرایش دارند. با این حال، خطراتی که کودکان در فضای مجازی با آن روبرو هستند، فراتر از این حوزههای مهم است.
طبقهبندی پذیرفته شدهای از این خطرات – که ما احساس میکنیم به اندازه کافی جامع است – توسط سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) ارائه شد و سپس در مراحل مختلف توسط یونیسف و بسیاری از سازمانهای دیگر به تصویب رسید. این چارچوب موضوع را از طریق چهار دسته بررسی میکند:
محتوا، از جمله قرار گرفتن در معرض محتوای غیرقانونی و نامناسب با سن، بازاریابی جاسازی شده، و قمار آنلاین.
تماس، از جمله اقناع ایدئولوژیک؛ استثمار (سوء استفاده جنسی و قاچاق، آزار و اذیت و اعتیاد به مواد مخدر)؛ و نقض و سوء استفاده از داده های شخصی.
رفتار، از جمله آزار و اذیت سایبری و تأثیر زمان بیش از حد صفحه نمایش و داشتن دستگاه های دیجیتال بر کودکان.
مصرف کننده، از جمله ریسکهای بازاریابی، پروفایل تجاری، مالی و امنیتی.
علاوه بر خطرات آشکار ذاتی هر یک از “چهار بخش بالا، خطراتی مانند نفوذ به حریم خصوصی وجود دارد که همه دستهها را در بر میگیرد. صرف نظر از نحوه طبقه بندی خطرات، آنها می توانند تأثیر چشمگیری بر سلامت و رفاه کودکان داشته باشند. به گفته موسسه DQ، در عرصه سلامت روان، قربانیان قلدری سایبری تا ۱۶۰ درصد بیشتر احتمال دارد اقدام به خودکشی کنند. و مطالعات زمان بیش از حد صفحه نمایش را با بزهکاری، نمرات پایین، رفتارهای پرخطر، افسردگی و اضطراب مرتبط دانستهاند.
نتایج فیزیکی برای کودکانی که زندگی سایبری بیش از حد فعال دارند نیز مشکل ساز است. زمان زیاد روی کامپیوتر میتواند منجر به نمرات بالاتر توده بدن و چاقی، ناتوانی در رعایت دستورالعملهای اولیه تناسب اندام و حتی شرایط مزمن مانند استقامت ضعیف عضلات پشت و کمر شود.
این مشکلات تنها در صورتی بدتر خواهند شد که اقدامات فوری برای مدیریت خطرات آنلاین انجام ندهیم. قرار گرفتن بالقوه کودکان در معرض تهدیدات سایبری به سرعت در حال افزایش است. در طول همهگیری، اینترنت به یکی از کانالهای اصلی برای آموزش روزانه تبدیل شده است، به طوری که دو سوم کودکان مورد بررسی گفتند که روزانه از پلتفرمهای آنلاین مدارس خود استفاده میکنند. علاوه بر این، فناوریهای نوظهور مانند اینترنت اشیا یا دستگاههای مبتنی بر ابر و متصل به شبکه – از جمله پوشیدنیها، لوازم خانگی، اسباببازیها و روباتها – احتمالاً به مجموعه جدیدی از تهدیدات منجر خواهند شد. این موارد اساسا همیشه آنلاین هستند و احتمال قرار گرفتن کودکان در معرض خطرات سایبری از جمله سوء استفاده از دادههای خصوصی مانند مکان و الگوهای استفاده را افزایش میدهند.
آنچه دادهها به ما میگویند
همانطور که به تحقیق موجود پرداختیم، احساس کردیم که مهم است یافتههای خود را با دادههای جهانی که میتواند تصویر واضحتری از رفتارهای آنلاین کودکان ارائه دهد، تأیید و گسترش دهیم. همچنین میخواستیم دامنه و فراوانی تهدیدات آنلاین خاص و نحوه واکنش کودکان و والدینشان به آنها را درک کنیم. جمعآوری چنین دادههایی یک پایه اساسی برای طراحی راهحلهای منسجم و گسترده است که از رفتارهای آنلاین واقعی مطلع میشوند. علاوه بر این، به ما امکان میدهد تا استراتژیهایی را توسعه دهیم که خطرات آنلاین خاصی را که کودکان با آن مواجه هستند و نقشی که شرکت کنندگان در اکوسیستم میتوانند در به حداقل رساندن این تهدیدات ایفا کنند، هدف قرار دهند.
شواهد حکایتی و تحقیقات موجود که نیاز به کمی سازی داشتند شامل دادههای جهانی در مورد فعالیت آنلاین کودکان میشد. آگاهی و رفتار کودکان نسبت به تهدیدات آنلاین؛ تجربیات کودکان در مورد تهدید؛ واکنش والدین به این تهدیدها، به ویژه هنگامی که کودکان هشدار میدهند. و اینکه چگونه استفاده آنلاین و تهدیدات در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه متفاوت است. برای جمع آوری این داده ها، ما حدود ۴۱۰۰۰ کودک و والدین آنها را مورد بررسی قرار دادیم. نظرسنجی ما از گونهشناسی اصلاحشده OECD از تهدیدات آنلاین – محتوا، تماس، رفتار، و مصرفکننده – پیروی میکند و سؤالات بر حوزههای آسیبپذیری خاص در این دستهها متمرکز شده است.
رفتار و ترسهای آنلاین در حالی که دادههای اصلی درباره فعالیتهای آنلاین کودکان و تهدیداتی که آنها با آنها روبرو هستند به خودی خود مشکلساز هستند، بررسی عمیقتر پاسخهای نظرسنجی مشکلی را با بسیاری از نکات ظریف و دردناک نشان میدهد که باید مستقیماً به آنها پرداخته شود.
به عنوان مثال، در حالی که در نظر گرفتن اینکه تقریباً هر کودکی در هر نقطه از جهان تا سن ۱۲ سالگی در اینترنت است به اندازه کافی چشمگیر است، خطرات بالقوه با این واقعیت بزرگتر و جدیتر میشود که ۸۱٪ از کودکان روزانه آنلاین میشوند.
از آنجایی که اکثر کودکان روزانه به اینترنت دسترسی دارند، ما میخواهیم آنها هنگام جستجو در فضای مجازی احساس خطر نکنند و از نحوه اجتناب و واکنش به خطرات سایبری آگاه باشند. با این حال، تنها نیمی از کودکانی که مورد بررسی قرار گرفتیم، در هنگام آنلاین بودن احساس امنیت می کنند. (به شکل ۳ مراجعه کنید.) این نباید تعجب آور باشد، زیرا ۷۲ درصد از کودکان مورد بررسی حداقل یک تهدید آنلاین را تجربه کرده اند. شایع ترین تهدیدات سایبری تبلیغات ناخواسته و تصاویر و محتوای نامناسب بود. علاوه بر این، تقریباً از هر پنج کودک، یک کودک گفت که با قلدری یا رویکردهای جنسی ناخواسته مواجه شده است.
چگونه والدین واکنش نشان می دهند یا شکست می خورند. با توجه به ماهیت جدی تهدیدات سایبری و تعداد بالای کودکانی که فعالیتهای ناایمن آنلاین را تجربه کردهاند، این واقعیت که تنها حدود ۴۰ درصد از والدین گفتهاند که فرزندانشان این نوع حوادث را به آنها گفتهاند، نگرانکننده است. اما شاید حتی نگرانکنندهتر این باشد که وقتی والدین متوجه میشوند که فرزندانشان محتوای ناخواسته، ناخوشایند و مخرب دریافت میکنند یا با آنها مواجه میشوند، اقدامات انجامشده اغلب واکنشی بوده و بهجای گزارش دادن آن به پلیس (۴۱٪) به سمت حذف محتوا (۵۶%) منحرف میشوند. یا اطلاع رسانی مدارس (۳۴٪). بدون شفافیت بالاتر در مورد تعداد تهدیدها و ماهیت آنها، شرکت کنندگان در اکوسیستم قادر به پاسخگویی مناسب و ایجاد اقدامات پیشگیرانه پیشرفته برای ایمن نگه داشتن کودکان آنلاین نخواهند بود.
البته، والدین یک عنصر خط مقدم حیاتی در محافظت از کودکان آنلاین هستند – و در این رابطه به نظر میرسد که آنها در مورد تنظیم قوانین مربوط به مدت زمان صرف شده در اینترنت بیشتر مراقب باشند تا نظارت واقعی بر فعالیتهای آنلاین فرزندانشان!
حدود سه چهارم کودکان گفتند که والدین آنها محدودیتهایی را برای استفاده از اینترنت قائل شدهاند. اما تنها ۶۰ درصد از والدین گفتند که به طور منظم نحوه استفاده فرزندانشان از دستگاههای متصل خود را بررسی میکنند، که «به طور منظم» به عنوان یک بار در هفته یا بعد از هر بار استفاده تعریف میشود. در واقع، ۲۰ درصد از والدین گفتند که حداکثر سالی یک بار فعالیت را دنبال میکنند. و در حالی که تقریباً همه والدین پاسخ دادند که با مکانیسمهای کنترلی آشنا هستند که میتواند فرزندانشان را از درگیر شدن در انواع خاصی از فعالیتهای بالقوه خطرناک آنلاین باز دارد، اما تنها حدود نیمی از آنها گفتند که واقعاً از این ابزارهای والدینی استفاده میکنند.
شکاف منطقهای دلیل اصلی تحقیق ما در مورد تهدیدات آنلاین، پر کردن شکافهای داده مربوط به فعالیتهای آنلاین کودکان و تهدیداتی بود که در سطح جهانی با آنها روبرو هستند. با این حال، نظرسنجی ما تفاوت های ظریف منطقهای و حتی در سطح کشور را نیز آشکار کرده است که باید هنگام اجرای راه حل ها در نظر گرفته شوند. به عنوان مثال، ۷۰ درصد از کودکان در آمریکای لاتین در سن هشت سالگی آنلاین هستند. ۶۵ درصد از کودکان در خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) تا این سن آنلاین هستند. این در مقایسه با ۵۰ درصد در آسیا و اقیانوسیه و ۴۸ درصد در اروپا است. جای تعجب نیست که کودکان در آمریکای لاتین و MENA نیز بیشترین تعداد تهدیدات سایبری را متحمل شده اند. از هر پنج کودک آنلاین در آمریکای لاتین چهار کودک می گویند که قربانی حداقل یک حادثه شده اند.
شاید مایه تسلیت باشد که بالاترین درجه نظارت والدین در MENA رخ می دهد، جایی که تعداد تهدیدات سایبری افزایش یافته است. در آن منطقه، ۶۵ درصد از والدین به طور منظم زندگی آنلاین فرزندان خود را زیر نظر دارند و بیش از ۵۰ درصد از کودکان و والدین به طور معمول در مورد استفاده و فعالیت های اینترنت صحبت می کنند. در مقابل، نظارت والدین در آسیا و اقیانوسیه کمترین میزان است، جایی که تنها ۴۶ درصد از والدین گفتند که به طور مرتب نحوه استفاده فرزندانشان از اینترنت را بررسی می کنند. این رقم نگران کننده است، زیرا تنها ۳۵ درصد از کودکان در آسیا-اقیانوسیه گفتند که آنها و والدینشان آشکارا و به طور منظم در مورد کارهایی که آنلاین انجام می دهند صحبت می کنند. همچنین تنها یک سوم والدین گفتند که تهدیدات سایبری را به پلیس گزارش خواهند داد. در اروپا و آمریکای لاتین، این تعداد به حدود ۵۰ درصد از والدین می رسد. (به شکل ۴ مراجعه کنید.)
همه اینها تصویری از فضای مجازی را ترسیم میکند که در آن خطرات برای کودکان شایع است. اما والدین و فرزندان تا حدودی در مورد نحوه برقراری ارتباط با یکدیگر و با مقامات و نحوه پاسخگویی به تهدیدات هستند. علاوه بر این، در مجموع، مدارس با چالش تجهیز کودکان به ابزارها و مهارتهای مورد نیاز برای هدایت و مقابله با خطرات سایبری مواجه نیستند. کمتر از ۶۰ درصد از کودکان گفتند که مدارس آنها کارگاه ها و سایر برنامه های مرتبط با ایمنی آنلاین را ارائه می دهند. به طور مشابه، کمپینهای آگاهی ملی که کودکان را هدف قرار میدهند نیز وجود ندارد، به طوری که تنها حدود نیمی از کودکان مورد بررسی گفتند که کمپینهایی را در تلویزیون یا بیلبوردهای تبلیغاتی در کشور خود دیدهاند.
ابتکارات فعلی در حال پیشرفت هستند – اما شکافها باقی میمانند
به عنوان بخشی از تلاش برای ایجاد یک استراتژی کلی برای مقابله با این مسائل، ما همچنین ارزیابی گستردهای از بیش از ۶۰ سازمان متمرکز بر حفاظت از کودکان در فضای مجازی انجام دادیم. ما تلاشهای کلیدی جهانی را در تمام جنبههای جامعه، تحقیقات و دادههایی که تولید کردهاند، و رویدادها و کنفرانسهای پیشرو جهانی که حمایت مالی کردهاند، بررسی کردیم.
ما ابتکارات قوی، فعال و پرانرژی زیادی پیدا کردیم که به ایمنتر کردن فضای مجازی برای کودکان و حمایت بهتر از افرادی که در فضای مجازی تهدید شدهاند کمک میکنند. از جمله ابتکارات:
تلاشهای یونیسف شامل دو پروژه چندشریک به نامهای جهانی کودکان آنلاین و آسیبهای مخرب است که خطرات کودک آزاری آنلاین و اقدامات بالقوه برای مبارزه با آن را ارزیابی میکند.
اتحادیه بینالمللی مخابرات، یکی از نهادهای سازمان ملل متحد، ابتکار حمایت آنلاین از کودک را در سال ۲۰۰۸ راهاندازی کرد. این ابتکار، یک تلاش چندجانبه در چارچوب دستور کار جهانی امنیت سایبری، شرکای بینالمللی را از تمام بخشهای اکوسیستم حفاظت از کودک گرد هم میآورد تا یک محیط آنلاین امن و توانمند ایجاد کند.
تقویت کودکان در سراسر جهان
WeProtect Global Alliance (WPGA) یک موسسه بین المللی مستقل است که بر روی پایان دادن به سوء استفاده جنسی از کودکان به صورت آنلاین متمرکز است. این اقدام از طریق ارزیابی تهدیدات جهانی و چارچوبهای واکنش ملی و جهانی خود، تقویت صدای کودکان و بازماندگان سوء استفاده و حمایت از همکاری انجام میشود. WeProtect در سال ۲۰۱۶ تاسیس شد. اعضای آن شامل ۹۹ کشور، چندین سازمان بزرگ بین المللی، ۵۹ شرکت بخش خصوصی و ۷۷ سازمان جامعه مدنی است. اعضای اتحاد برای تجدید تعهد خود برای مقابله با سوء استفاده جنسی از کودکان به صورت آنلاین در اجلاس سالانه WPGA در سال ۲۰۲۲ ملاقات خواهند کرد.
موسسه DQ، یک اندیشکده که دفتر مرکزی آن در سنگاپور است، متعهد به تنظیم استانداردهای جهانی برای مهارت های دیجیتال و ایمنی است. از سال ۲۰۲۰، کمپین #DQEveryChild این سازمان، یک جنبش جهانی شهروندی دیجیتال برای کودکان، با همکاری بیش از ۱۰۰ سازمان شریک به بیش از ۸۰ کشور جهان رسیده است. این مؤسسه همچنین یک شاخص ایمنی آنلاین کودکان را در ۳۰ کشور در سراسر جهان ایجاد کرده است و یک استاندارد جهانی برای سواد دیجیتال، مهارتهای دیجیتال و آمادگی دیجیتالی ایجاد کرده است.
OECD، یک سازمان بین دولتی با بیش از ۳۵ کشور عضو، چارچوب “چهار C” را برای طبقه بندی خطرات آنلاین و توصیهای برای حمایت از کودکان به صورت آنلاین ایجاد کرد – که مورد اخیر توسط G20 در یک توافق نامه نظارتی برای تسهیل تبادل اطلاعات به تصویب رسید.
در حالی که این سازمانها و بسیاری دیگر در حال انجام کارهای ارزشمند هستند، تحقیقات ما نشان میدهد که هنوز شکافهای مهمی وجود دارد که باید برای مقابله با حمایت از کودکان در فضای مجازی بهطور جامع و همهجانبه برطرف شود. یکی از این شکاف ها فقدان دادههای استاندارد شده در دسترس است. نظرسنجیهای انجامشده توسط این گروهها شامل زیرمجموعههای منطقهای کوچکی از فعالیتهای آنلاین کودکان میشود یا تنها بخشهای نازکی از تهدیدات مهمی که کودکان با آنها روبهرو هستند را بررسی میکنند. علاوه بر این، این نظرسنجیها اغلب گروههای سنی مختلف را پوشش میدهند – به عنوان مثال، ممکن است یک نفر به کودکان ۸ تا ۱۲ ساله و دیگری در ۱۵ تا ۲۴ سال نگاه کند – که تشخیص اینکه کدام کودکان بیشتر در معرض خطر هستند را دشوار میکند.
دلایل مختلفی برای کارایی محدود سازمانهایی که تلاش میکنند به مشکل حمایت از کودکان آنلاین رسیدگی کنند، وجود دارد. بسیاری از آنها سازمانهای غیرانتفاعی هستند و برای به دست آوردن بودجه مورد نیاز و ایجاد اکوسیستمهای گسترده لازم برای مقابله تهاجمی با این موضوع مبارزه می کنند – نقصی که می تواند با همکاری بین المللی بیشتر و همچنین بخش خصوصی فعال تر و متعهدتر برطرف شود. تعامل، به ویژه از سوی غول های فناوری مانند فیس بوک، گوگل، مایکروسافت و اپل و همچنین شرکت های بازی. علاوه بر این، تلاشهای آنلاین حمایت از کودکان در کشورهای با درآمد بالاتر پیشرفتهتر است، در حالی که بسیاری از بدترین تهدیدها در مناطق کمتر برخوردار وجود دارد، جایی که تعداد بیشتری از کودکان از سنین پایینتر تمایل به آنلاین بودن دارند. و تمرکز این تلاشها – و سرمایهگذاریهایی که نیاز دارند – به حمایت از اقدامات واکنشی بر خلاف ابتکارات پیشگیری میپردازد.
چطور سازمانهای جهانی کاملاً مؤثر باشند؟
بر اساس تحقیقات گسترده ما – از جمله بررسی و تجزیه و تحلیل ابتکارات و شکافهای موجود در سراسر اکوسیستم حفاظت از کودک – BCG یک استراتژی با یک سری توصیه برای هر یک از این قشر مورد نظر آمده است که میتواند به عنوان نقطه شروعی برای یک جامعه جهانی باشد.
ما در شرکتهای فناوری و بخش خصوصی شاهد برخی اقدامات از سوی شرکتهای فناوری جهانی، مانند تیک تاک TikTok برای کاربران جوانتر بودهایم – برنامهای که به کودکان زیر ۱۳ سال ویژگیهای حفظ حریم خصوصی و ایمنی بیشتری در حین استفاده از این سرویس، از جمله محدودیتهایی در اظهار نظر و ارسال محتوا، ارائه میدهد. با این حال، هنوز نیاز مبرمی به غولهای فناوری – که سختافزار و نرمافزار آنها نقطه ورود کودکان آنلاین است- وجود دارد تا تلاشهای خود را برای محافظت از کودکان افزایش دهند. شرکتهای فناوری باید بیشتر همکاری کنند، استانداردهای صنعتی را تعیین کنند و راهحلهای نوآورانه برای مقابله با ریسکها را توسعه دهند. مکانیسمهای ایمنی باید در محصولات و خدماتی تعبیه شود که بچهها به احتمال زیاد از آنها استفاده میکنند. علاوه بر این، بخش خصوصی باید سیستمهایی را برای نظارت و گزارش عمومی در مورد تهدیدات و حوادث سایبری ایجاد کند – شفافیت بیشتری را در مورد میزان و انواع مشکلاتی که کودکان با آن روبرو هستند، داشته و در این فرآیند راه حلهای هدفمندتری را فراهم کند.
اجرای قانون و سیستمهای قضایی باید به نسبت تهدیدات فضای سایبری با نوآوریهای سریع فناوری که با سرعت بیشتری نسبت به قوانین و مقرراتی که برای کنترل آنها در نظر گرفته شده، تقویت شوند. این وضعیت با این واقعیت تشدید میشود که تهدیدات سایبری علیه کودکان از مرزها عبور میکند – و تنها همکاری مجری قانون بینالمللی در این موارد محدود است. علاوه بر این، حفاظت از کودکان به صورت آنلاین معمولاً به عنوان یک موضوع ملی در کشورهای در حال توسعه کمتر اولویت دارد، چه به دلیل کمبود منابع و بودجه و چه به دلیل اینکه مشکلات دیگر ضروریتر تلقی میشوند.
چارچوبهای اجرای قانون موجود باید در سطوح ملی گسترش یافته و به تصویب برسد و باید به طور مستمر به روز شود تا بهترین شیوهها و فنآوریهای جدید برای پلیس و پیگرد تهدیدهای آنلاین برای کودکان توصیه شود. چارچوبهای قانونی ملی جدید باید در جایی که هنوز وجود ندارد ایجاد شود. جوامع کوچک بدون کمک مالی ملی، پشتیبانی فنی و تیمهای پیگیری نمیتوانند به تنهایی با این مشکل مقابله کنند. علاوه بر این، مقامهای مجری قانون ملی باید به دنبال همکاری بینالمللی برای پیشگیری و پاسخگویی بهتر به تهدیدات سایبری باشند که احتمال وقوع آنها بیشتر از فعالیتهای محلی است.
خدمات حمایت از کودکان
فقط تعداد کمی از کشورها، مانند بریتانیا، ایالات متحده و استرالیا، سیستمهای بالغی برای آموزش کارکنان برای حمایت از کودکان در دنیای مجازی دارند. در بسیاری از کشورها، موانعی – از جمله فقدان دانش در مورد حمایتهای موجود و تلقی نادرست که والدین و کودکان را حتی از بحث در مورد این موضوع منصرف می کند- بر سر راه ارائه خدماتی قرار دارد که میتواند به مقابله با تهدیدات آنلاین کمک کند.
اولین الزام برای خدمات حمایت از کودکان، ارتقای مهارت کارکنان، آموزش آنها در مورد تهدیدهای آنلاینی که کودکان با آن روبرو هستند و نحوه خود مراقبتی آنها است. در مرحله بعد، این آژانسها باید آگاهی از این موضوع را در جوامع خود افزایش دهند و به کودکان و والدین اطلاع دهند که چه پشتیبانی برای رسیدگی، نظارت و گزارش تهدیدات سایبری در دسترس است. همانطور که نظرسنجی ما نشان داد، کودکان به اندازه کافی به والدین خود در مورد تهدیدهای سایبری که با آنها برخورد کردهاند نمیگویند – بنابراین خدمات پشتیبانی نیز باید فعالانه برای غلبه بر هرگونه تردید کودکان در صحبت آزادانه در مورد چنین حوادثی کار کنند.
مدارس و سیستمهای آموزشی برخی از کشورها برنامههای آموزشی و درسی را با پوشش مهارتها و شایستگیهای دیجیتال تطبیق دادهاند. اما حتی این برنامهها نیز در ارائه آموزش ملموس و راهحلهایی برای خطرات آنلاین – اینکه چه هستند، کجا هستند، چگونه به آنها واکنش نشان دهیم و چگونه از آنها اجتناب کنیم، ناکام میمانند. علاوه بر این، سیستمهای آموزشی با والدین کار نمیکنند تا آنها را در جریان آخرین تهدیدات قرار دهند.
ماژولهای ایمنی آنلاین باید در برنامههای درسی K-12 در همه کشورها گنجانده شود. جلسات اطلاع رسانی والدین نیز باید توسط مدارس ارائه شود و کمپینهای آگاهی رسانی متمرکز بر تهدیدات سایبری در همه جا وجود داشته باشد. به همان اندازه مهم، مدارس باید دورههای سواد دیجیتالی را ارائه دهند تا اطمینان حاصل شود که مربیان با آخرین پیشرفتهای فناوری و پویاییهای خطر سایبری بهروز شوند.
والدین و مراقبین
والدین نسبت به تهدیداتی که کودکان در فضای مجازی با آن روبرو هستند آگاهی کافی ندارند. و اکثر والدین فاقد دانش، آموزش و مهارت در مورد بهترین روشها و ابزار برای محافظت از کودکان هستند. مانند مجریان قانون، والدین برای همگام شدن با پیشرفتهای فناوری با مشکل مواجه هستند. و در بسیاری از موارد، والدین در مطرح کردن و بحث آشکار موضوعات حساس با فرزندان خود مردد هستند.
با در نظر گرفتن همه اینها، آموزش والدین در مورد این مسائل بسیار مهم است. نتایج نظرسنجی به وضوح نشان داد که والدین فعالیتهای آنلاین فرزندان خود را به اندازه کافی نظارت نکرده، و همچنین حوادث را به اندازه کافی به مقامات گزارش نمیکنند.
انتهای پیام